فهرست مطالب

نشریه مهندسی مالی و مدیریت اوراق بهادار
پیاپی 14 (بهار 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/03/20
  • تعداد عناوین: 7
|
  • حجت الله عبدالمالکی، شاپور محمدی، ساجده کمالی، رضا وزیری صفحات 1-17
    حباب های مالی یکی از اصلی ترین مسائلی است که اقتصاد مدرن، امروزه با آن در ارتباط می باشد. به سبب ارتباط مستقیم آن با بحران های مالی، همواره محققین در پی روش هایی برای درک این پدیده، تشخیص وجود آن و زمان سقوطش، همچنین تخمین حجم سقوط و زیان حاصل از آن بوده اند. یکی از روش های ارائه شده برای شناسایی حباب ها، مدل قانون توانی تناوب لگاریتمی(LPPL) است که رشد سریع تر از نمایی در قیمت دارایی با نوسانات تسریع شونده را به عنوان عامل اصلی تشخیص حباب در نظر می گیرد. این مدل با موفقیت در بسیاری از بازارهای جهان برای شناسایی حباب ها و پیش بینی زمان سقوط آن ها به کار رفته؛ لیکن در ایران برای اولین بار، در این پژوهش اجرا شده است. در این مقاله، به منظور بررسی وجود حباب و پیش بینی سقوط متعاقب شاخص قیمت و بازده نقدی در بازه زمانی 1387-1384 از مدل قانون توانی تناوب لگاریتمی استفاده شده است. در ادامه جهت اطمینان از وجود تناوب لگاریتمی در داده ها، تحلیل طیفی Lomb روی داده ها اجرا شده است. نتایج، برازش خوب داده ها با مدل را نشان داده و همچنین تحلیل طیفی Lombبه خوبی وجود تناوب لگاریتمی را تایید نموده است؛ از این رو می توان نتیجه گرفت داده ها، رفتاری مطابق با مدل LPPL دارند .مدل در این بازه زمانی یک حباب را شناسایی کرده، همچنین پیش بینی معقولی از زمان بحرانی این حباب ارائه داده است.
    کلیدواژگان: سقوط بازار سهام، حباب مالی، قانون توانی تناوب لگاریتمی(LPPL)، تحلیل طیفی Lomb، جستجوی ممنوعه، الگوریتم لونبرگ، مارکوارت
  • غلامحسین اسدی، سعید اسلامی بیدگلی صفحات 18-37
    طی دهه های اخیر فرضیه بازارهای کارآ از دو بعد مورد چالش بوده است؛ بعد خرد و بعد کلان. یکی از چالش هایی که در بعد کلان به بازارهای مالی پرداخته است وجود (و یا فقدان) استراتژی هایی است که بتواند بازده اضافه ایجاد کند. بحث سهام رشدی و ارزشی (یا استراتژی رشدی و ارزشی) از جمله موضوعات مهم در تعیین استراتژی هایی است که به بازده اضافه (یا عملکرد بهتر) منجر می شود. توجه آکادمیک روی این موضوع بعد از تحقیق معروف فاما و فرنچ (1992) ایجاد شد در حالی که تحقیقات بسیاری پیش و پس از آن به موضوع پرداخته اند. در تحقیق پیش رو تلاش می شود تا با مقایسه عملکرد سهام رشدی و ارزشی وجود یا فقدان استراتژی های یاد شده که بازده اضافه ایجاد می نماید مورد بررسی قرار گیرد. در این مقاله سهام رشدی و ارزشی در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی 1380تا 1389 توسط پنج نسبت ارزشیابی تفکیک شده اند و عملکرد آن ها در دوره یکساله مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق از روش جدیدی برای تشکیل پرتفولیوها استفاده شده است. در این روش وزن سهام تشکیل دهنده پرتفولیو به صورت تصادفی است. نتایج تحقیق نشان دهنده وجود صرف ارزش در بورس اوراق بهادار تهران است و زمانی که پرتفولیوها از روش وزن تصادفی تشکیل می شوند، این صرف ارزش (اختلاف عملکرد سهام رشدی و ارزشی) از نظر آماری معنادار است.
    کلیدواژگان: سهام ارزشی، سهام رشدی، استراتژی سرمایه گذاری، صرف ارزش، اندازه گیری عملکرد، پرتفولیو با اوزان تصادفی
  • غلامحسین گل ارضی، عظیم الله زارعی، لیلا دلاوری مرغزار صفحات 38-60
    هدف از سرمایه گذاری کسب بازده است اما ماهیت فعالیت های تجاری و سرمایه گذاری به گونه ای است که کسب بازدهی مستلزم تحمل ریسک است. ریسک را نمی توان حذف کرد اما می توان با روش های مناسب مدیریت ریسک آن را کنترل و به حداقل رساند. امروزه از ارزش در معرض ریسک(VaR) به عنوان دانش جدید مدیریت ریسک یاد می شود تا آنجا که در سال های اخیر معیارهای سنجش ریسک بازار با عبارت ارزش در معرض ریسک مترادف شده است . VaR معیاری آماری است که حداکثر زیان مورد انتظار از نگهداری یک دارایی را در دوره زمانی مشخص و با احتمال معین، محاسبه و به صورت کمی ارائه می کند. تحقیق حاضر به منظور پیش بینی و مدیریت ریسک سرمایه گذاری در صنعت کانه فلزی به بررسی امکان استفاده از ارزش در معرض ریسک می پردازد. تخمین VaR بر اساس مدل ریسک متریک از روش های پارامتریک محاسبه VaR و شاخص صنعت کانه فلزی انجام گرفته است. برای این منظور بازده لگاریتمی شاخص صنعت از ابتدای سال 1386 تا پایان شهریور 1391 به صورت روزانه محاسبه شده است. پیش بینی نوسانات بازده برای سطوح اطمینان 95 % و 99 % با استفاده از روش میانگین متحرک ساده و میانگین موزون متحرک نمایی با دو ضریب جی پی مورگان(0.94) و ضریب هموارسازی بهینه (0.97) انجام گرفته است. برای بررسی کفایت دقت پیش بینی های VaR، آزمون نسبت شکست های کوپیک بکار رفته است. نتایج حاصل نشان دهنده برتری روش میانگین موزون متحرک نمایی با ضریب هموارسازی 0.97 در پیش بینی های هر دو سطح اطمینان می باشد. در نهایت می توان نتیجه گرفت که با VaR ریسک بازار صنعت کانه فلزی قابل پیش بینی و مدیریت است.
    کلیدواژگان: ارزش در معرض ریسک، مدیریت ریسک، ریسک متریک، میانگین موزون متحرک نمایی، آزمون کوپیک
  • نادر نقشینه، فرهاد حنیفی، حمیدرضا کردلویی صفحات 61-81
    مدیریت دارایی و بدهی بانک ها از موضوعات مهمی است که بسیاری از مدیران با آن برخورد داشته و چالشی عمده در مسیر حرکت شرکت ها و خصوصا موسسات مالی و بانکها بوده است. اما زمانی که محدودیتهای زیادی از سوی مقامات ناظر و بازار بر بانک تحمیل شده و از طرف دیگر مدیریت بانک اهداف متفاوت و بعضا متناقض را دنبال می نماید بهترین روش جهت بهینه یابی استفاده از روش های برنامه ریزی ارمانی است. در این تحقیق مدل سود بانک و محدودیتهای ساختاری و قانونی به همراه اهداف و محدودیتهای داخلی بانک طراحی گردید. ضرایب نامعلوم آن با استفاده از روش های شبیه سازی آماری و رگرسیون ساده برآورد و در مدل قرار داده شد. سپس با استفاده از نرم افزار Lingo مدل برنامه ریزی آرمانی اجرا گردید. نتایج حاصل از مدل با واقعیات تفاوت اساسی دارد لیکن مدیریت به یکباره نمی تواند وضعیت خود را با مدل هماهنگ نماید چرا که به یکباره مانده سپرده ها وتسهیلات را نمی تواند تغییرات اساسی دهد لیکن از نتایج مدل به عنوان راهنما و مسیر حرکت بانک می تواند استفاده نماید.
    کلیدواژگان: برنامه ریزی آرمانی، مدیریت دارایی و بدهی، شبیه سازی اقتصادسنجی
  • ابراهیم عباسی صفحات 81-119
    از این مطالعه محاسبه و ارزیابی ارزش در معرض ریسک در بازار فارکس است.برای این منظور براساس لگاریتم نسبت قیمتی یورو به دلار ارزش در معرض ریسک به سه روش پارامتریک،تاریخی و شبیه سازی مونت کارلو برای بازه زمانی 12/10/2004تا تاریخ 12/3/2009 در دوره های زمانی 3 ،6، 9 ، 12و36ماهه ودر سطوح اطمینان 90،95و99درصد برآورد شده است.نتایج آزمونهای چند متغیره به روش اندازه های تکراری و آزمون اثرات درون گروهی نشان داد که میانگین مقادیر ارزش در معرض ریسک به سه روش مزبور و در سطوح اطمینان و دوره های زمانی مختلف روی دو ارز یورو و دلار تفاوت معنا داری ندارد.نتایج آزمون برگشتی نشان داد که اعتبار محاسبات برای حداقل مقادیر ارزش در معرض ریسک مورد تایید قرار نگرفت اما برای حداکثر مقادیر مورد تایید است.
    کلیدواژگان: بازار فارکس، ارزش در معرض ریسک، نسبت قیمتی یورو به دلار به سه روش پارامتریک، تاریخی و مونت کارلو
  • میرفیض فلاح شمس لیالستانی، عباس صالح اردستانی، فریده حق شناس کاشانی، سمیه رادسر صفحات 120-135
    جهانی سازی تجارت و تغییر ساختار شکل بازارهای مالی بین المللی، ریسک هایی که بنگاه ها در معرض آنها قرار می گیرند را بطور گسترده تغییر داده اند . امروزه از یکسو هزینه ها و درآمدهای بنگاه ها با ریسک های پیچیده ای که از تعاملات کسب و کار جهانی و تصمیم گیری های مالی و از سوی دیگر با عدم اطمینان از قیمت های کالا و نرخ های ارز و نرخ های بهره و ارزش های سهام مواجه هستند . همزمان با ظهور ابزارهای مشتقه در دهه هشتاد، مدیریت ریسک با چالش جدیدی فرا روی خود مواجه گردید، چرا که روش های سنتی مدیریت ریسک دیگر پاسخگوی کنترل ریسک های ناشی از این نوع ابزارهای نوپا نبود . از اینرو استفاده از مدل( Value at Risk ) VaRیا ارزش درمعرض خطر توسط بانکهایآمریکایی شروع شد و عمومیتپیداکرد . با استفاده از تکینیکVaRکه می توانست ریسک موجود در پرتفوی را اندازه گیریکند، بانک ها توانستند مدلی کلی جهت سنجش زیان اقتصادی را توسعه دهند . در تحقیق حاضر مدل اقتصاد سنجی گارچ و مدل گارچ مبتنی بر حداکثر سازی چگالی آنتروپی جهت تخمین ارزش در معرض ریسک یک روزه و ده روزه بکار گرفته شد. طریق آزمونهای کوپیک و کریستوفرسن دقت مدل ها به لحاظ آماری بررسی شده و آزمون لوپز جهت رتبه بندی مدلهایی که از لحاظ آماری پذیرفته شده اند، مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که در رتبه بندی آزمون لوپز بر اساس هر کدام از آزمون های LRPoF و LRccدر تخمین ارزش در معرض ریسک یک روزه و ده روزه مدل اقتصاد سنجی گارچ دارای عملکرد بهتری نسبت به مدل گارچ مبتنی بر حداکثر سازی چگالیآنتروپی می باشد.
    کلیدواژگان: ارزش در معرض ریسک، ریسک بازار، آنتروپی
  • سعید خدامرادی، محمد ترابی گودرزی، محمد ابراهیم راعی عزآبادی صفحات 136-167
    فرآیند انتخاب سبد سهام یکی از مسائلی است که مورد توجه محققین زیادی بوده است. معیارهای مختلف دخیل در این فرآیند طی زمان دچار تغییر و تحول شده واین وضعیت استفاده از ابزار مناسب پشتیبانی تصمیمات سرمایه گذاری را ضروری می سازد. در این مقاله با استفاده از مدل ریاضی چند مرحله ای روش جدیدی برای حل مساله انتخاب سهام با عنایت به عملیاتی ساختن رویکرد تحلیل بنیادی ارائه می شود. ابتدا با استفاده از رویکرد تحلیل سلسله مراتبی اولویت عوامل موثر در انتخاب صنایع را تعیین می کنیم و سپس با حل یک مدل برنامه ریزی خطی، اوزان هر یک از صنایع با توجه به محدودیت های متعارف و خروجی رویکرد تحلیل سلسله مراتبی بدست می آید. در نهایت اوزان مربوط به سهام موجود در هر صنعت با بکارگیری مدل برنامه ریزی آرمانی مشخص می شود. در این مقاله به منظور اطمینان از اعتبار مدل ارائه شده با استفاده از اطلاعات واقعی به آزمون آن پرداخته ایم. نتایج نشان می دهد که مدل ارائه شده می تواند منجر به انتخاب سبد سهام با بازدهی بالاتر شود.
    کلیدواژگان: تحلیل بنیادی، انتخاب سبد سهام، تحلیل سلسله مراتبی، برنامه ریزی خطی آرمانی، مدل